آخرین ستاره

آخرین ستاره

خلوت گاهی برای دریافت آثار ناصر عبداللهی
آخرین ستاره

آخرین ستاره

خلوت گاهی برای دریافت آثار ناصر عبداللهی

دانلود البوم ماندگار








منو ببخش 


منو ببخش که ندیده می گرفتم
التماس اون نگاه نگرونو
منو ببخش که گرفتم جای دست
عاشق تو دست عشق دیگرونو
لایق عشق بزرگ تو نبودم خورشیدخانوم
غافل از معجزه توشد وجودم اسیر جادوت

منو ببخش که درخشیدی ومن چشمامو بستم
منو بخشیدی ومن چشمامو بستم
منو ببخش منو ببخش
منو ببخش منو ببخش
تو بپای من نشستی ومن جدا از تو نشستم
تو نیاوردی به روم هرجا دلت رو میشکستم
منو ببخش منو ببخش
منو ببخش منو ببخش


یمبو سئنه

بدو بخون که یار اَتا یمبو سئنه
هَمو شه سوار اَتا یمبو سئنه
درد از جُونت دراَبو یمبو سئنه
نغمه بهار اتا یمبو سئنه
اى ماى ما هیله یمبو سئنه

همجا امن و امان یمبو سئنه
شو توا هرجا بمون یمبو سئنه
راه و پاک و مطمئن یمبو سئنه
حرف هیچ کس نی گرون یمبو سئنه
اى ماى ما هیله یمبو سئنه

هویله هویله هویله به شر شیطون هویله هویله
هویله هویله هویله به چاه و زندون هویله هویله

او که بیاد بهار اتا یمبو سئنه
گرگ با میش کنار اتا یمبو سئنه
کینه از سینه جدا یمبو سئنه
مهر اتا وفا اتا یمبو سئنه
اى ماى ما هیله یمبو سئنه

همه ممنون خدا یمبو سئنه
دل پر از شکر و ثنا یمبو سئنه
دور شیطون سر ابو یمبو سئنه
اى ماى ما هیله یمبو سئنه


تنها

نه صدای پا میاد
نه زنگ در ، نه تلفن
صبر من تموم شده
دیر نشده کاری بکن

دل این کُلونِ دَر
می زنه ، اما بی صدا
دلهره یه عالمه
نَفَس یه آهِ بی هوا

دم به دم یه حرفی باز
میاد می شینه توُ گَلوم
همه جمع می شه واسه
وقتی نشستی رو به روم

نمی شه رو تو حساب کرد
مثِ آفتاب زمستون
میری بی خبر ، نگفته
میشی باز دوباره مهمون

نمی شه حتی کـَمـِت کرد
از تو جمع دلخوشی ها
تو نباشی دیگه از ما
چی می مونه جز یه تنها !؟

نه هوای جاده ها
نه کوچه و خیابونا
نه غم پیاده رو
نه گریه های ناودونا

نه سکوت سرد پارک
نه سقف دلگیر خونه
تو که نیستی به دلم
حتی غم هم نمی مونه

باشه هر چی تو می خوای
هر جوری که تو راحتی
تو پری قصه ها
نمی شی یار پاپتی

نمی شه رو تو حساب کرد
مثِ آفتاب زمستون
میری بی خبر ، نگفته
میشی باز دوباره مهمون

نمی شه حتی کـَمـِت کرد
از تو جمع دلخوشی ها
تو نباشی دیگه از ما
چی می مونه جز یه تنها !؟
... جز یه تنها ... جز یه تنها


فصل بهار


نارِت ز یادُم اُو لحظه ئونی که با تو بودُم
آتش عشقت تو دامن ایزه به تار و پودُم

وقتی که تُمدی نگاهت اُمکه عاشقت بودُم
تیر نگاهت ایخا تو قلبُم لَرزی وجودُم
نارِت ز یادُم اُو لحظه ئونی که با تو بودُم
آتش عشقت تو دامن ایزه به تار و پودُم

اَرِم به صحرا مه وا خود تو فصل بهارِن
اَرِم تو باغون اَکنِم گردش که گلعُزارِن
نارِت ز یادُم اُو لحظه ئونی که با تو بودُم
آتش عشقت تو دامن ایزه به تار و پودُم

ای نازنینُم اى مونس دل اُمید جُونُم
فصل بهارِن دشت لاله زارن مبَر ز یادُم


نارِت ز یادُم اُو لحظه ئونی که با تو بودُم

آتش عشقت تو دامن ایزه به تار و پودُم


بهت نگفتم


بهت نگفتم تا حالا
اینکه چقد دوست دارم
اما حالا بهت می گم
بی تو دارم کم میارم
بهت نگفتم تاحالا
که بدجوری عاشقتم
بهت نگفتم تا حالا
اما حالا بهت می گم

داری کجا ها می کشی
با این دل در به در و
قشنگ مهربون من
اینجوری از پیشم نرو

بهت نگفتم تا حالا
اینکه چقد دوست دارم
اینکه چقد آرزومه
پیش چشات کم نیارم

دلم می خواد باور کنی
از ته دل می خوام تو رو
وقتی می گم بمون , بمون
وقتی می گم نرو , نرو

بری هزار سالم بشه
چشم انتظارت می مونم
بازم برای دل تو
ترانه هامو می خونم
خودت می دونی که تورو
از دل و از جون میخوامت
لیلی عشق من شدی
من مثه مجنون می خوامت

بهت نگفتم تا حالا
اینکه چقد دوست دارم
اما حالا بهت می گم
بی تو دارم کم میارم

بهت نگفتم تا حالا
که بد جوری عاشقتم


بهت نگفتم تا حالا
اما حالا بهت می گم

دلم می خواد باور کنی
از ته دل می خوام تو رو
وقتی می گم بمون , بمون
وقتی می گم نرو , نرو


خونه


یه جاى امن و راحته یه تکیه گاه مهربون
یه سر پناه مطمئن که میشناسیمش همه مون
اونجا لباى بستمون با خنده پر ثمر میشه
تو سایه سار خلوتش خستگیها به در میشه

هیچ جای دنیا واسمون مثل خونه صمیمی نیست
با هیچ کسی مثل خونه دوستیهامون قدیمی نیست
پشت دیوار هر خونه یه حادثه منتظره
تا خلوت پاکمونو به باغ رؤیا ببره

یه جاى امن و راحته یه تکیه گاه مهربون
یه سر پناه مطمئن که میشناسیمش همه مون
اونجا لباى بستمون با خنده پر ثمر میشه
تو سایه سار خلوتش خستگیها به در میشه

هیچ جای دنیا واسمون مثل خونه صمیمی نیست
با هیچ کسی مثل خونه دوستیهامون قدیمی نیست
پشت دیوار هر خونه یه حادثه منتظره
تا خلوت پاکمونو به باغ رؤیا ببره


راز


یه زخم کهنه روی بالم
یه آسمون که چشم به رام نیست
به غیر واژه غریبی
چیزی توی ترانه هام نیست
حتی یه آینه پیش روم نیست
که اسممو یادم بیاره
تنها ترین مسافر شب
تو خلوتم پا نمیزاره
ازم نخوا با تو بمونم
تو هیچی از من نمیدونی
اگه بگم راز دلم رو
تو هم کنارم نمیمونی
ازم نخوا با تو بمونم
تو هیچی از من نمیدونی
اگه بگم راز دلم رو
تو هم کنارم نمیمونی
تو هم کنارم نمیمونی
دل من از نژاد عشق
از تو و از ترانه لبریز
یه دنیا غم توی صدامه
مثل سکوت تلخ پاییز
رنگ پرنده غریبم
من از نژاد آسمونم
میون این همه ستاره
من یه شهاب بی نشونم
ازم نخوا با تو بمونم
تو هیچی از من نمیدونی
اگه بگم راز دلم رو
تو هم کنارم نمیمونی
ازم نخوا با تو بمونم
تو هیچی از من نمیدونی
اگه بگم راز دلم رو
تو هم کنارم نمیمونی
تو هم کنارم نمیمونی
تو هم کنارم نمیمونی
تو هم کنارم نمیمونی
ازم نخوا با تو بمونم
تو هیچی از من نمیدونی
اگه بگم راز دلم رو
تو هم کنارم نمیمونی
ازم نخوا با تو بمونم
تو هیچی از من نمیدونی
اگه بگم راز دلم رو
تو هم کنارم نمیمونی


دلتنگ


دل تنگ دل تنگم بی تاب بی تابم
بیدار بیدارم امشب نمیخوابم
از تو چه پنهان خواب تو را دیدم
از ترس بیداری با گریه خندیدم
از تو چه پنهان پروانه دلگیره
امروز راهی شو فردا دیگه دیره
دل تنگ دل تنگم بی تاب بی تابم
بیدار بیدارم امشب نمیخوابم

بارون نمیباره تو این کویر درد
بانوی شبنم کُوش به خونمون برگرد
به خونمون برگرد بانوی بیداری
تو که گل رو دامنت داری
خورشید و میبردن تو گریه میکردی
تعبیر خوابم شد این که تو برگردی
دل تنگ دل تنگم بی تاب بی تابم
بیدار بیدارم امشب نمیخوابم


مهر علی و زهرا


 مهر علی و زهرا  ورژن جدید


( با ریمیکس و تنظیمی متفاوت از محمد نصرتی برادر مهرداد نصرتی )




باز بیا نقره بکوب طلا بریز پولک بپاش

طره نور و غزل به گل نشسته خنده هاش

پدر خاک به آسمون سپرده دلشو

صدای بال فرشته ها میاد یواش یواش

قنوت بسته آسمون به قامت ستاره

رو بوم کعبه ربنا نفس نفس می باره نفس نفس می باره

اگه که سبزه فدک اگه می چرخه فلک

اگه خدا نسیمشو سپرده به قاصدک

بهونه ی تمومشون مهر علی و زهرا ست

ترانه ها ترانه ها اول عشق همین جاست

بهونه ی تمومشون مهر علی و زهرا ست

ترانه ها ترانه ها آخر عشق همین جاست
باز بیا نقره بکوب طلا بریز پولک بپاش

طره نور و غزل به گل نشسته خنده هاش

پدر خاک به آسمون سپرده دلشو

صدای بال فرشته ها میاد یواش یواش

قنوت بسته آسمون به قامت ستاره

رو بوم کعبه ربنا نفس نفس می باره نفس نفس می باره


مهر علی و زهرا  بی کلام



عکس های ناصر

با سلام

در این  پست طبق قولی که به مسعود داده بودم عکس های ناصرو اماده کردم البته با یه طرح و فرمت جدید

بعد از لود شدن کامل عکس ها  اون ها رو  تو سیستمتون ذخیره کنید بعد مشاهده کنید










دانلود البوم هوای حوا






هوای حوا


دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
پاشنهء کفش فرارو ور کشید
آستین همت رو بالا زد و رفت
دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
پاشنهء کفش فرارو ور کشید
آستین همت رو بالا زد و رفت

یه دفعه بچه شد و تنگ غروب
سنگ توی شیشهء فردا زد و رفت
حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوٌا زد و رفت
دفتر گذشته ها رو پاره کرد
نامهء فرداها رو تا زد و رفت
حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت
به سرش هوای حوا زد و رفت

دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
زنده ها خیلی براش کهنه بودن
خودشو تو مرده ها جا زد و رفت

هوای تازه دلش میخواست ولی
آخرش توی غبارا زد و رفت
دنبال کلید خوشبختی می گشت
خودشم قفلی رو قفلا زد و رفت
یه دفعه بچه شد و تنگ غروب
سنگ توی شیشهء فردا زد و رفت
حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت
دفتر گذشته ها رو پاره کرد
نامهء فرداها رو تا زد و رفت
حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت
به سرش هوای حوا زد و رفت



عاشق بودم


عاشق بودم به نگاه تو ای دلبر
عاشق بودم به نگاه تو ای دلبر
به اون دو چشم سیاه تو ای دلبر
به اون دو چشم سیاه تو ای دلبر

زنجیر زلف تو پابند عشقمی که
زنجیر زلف تو پابند عشقمی که
پابند صورت ماه تو ای دلبر
پابند صورت ماه تو ای دلبر

آه پس سینه که هر شب دلُم بند اَکِرد
آه پس سینه که هر شب دلُم بند اَکِرد
دلم به یک تار مو دل شکر خاشکِ
دلم به یک تار مو دل شکر خاشکِ
عاشق بودم عشق تو حیرونم میکِرد
عاشق بودم عشق تو حیرونم میکِرد
بودم که دوری تو بی جونم میکِرد
بودم که دوری تو بی جونم میکِرد

عاشق بودم به نگاه تو ای دلبر
عاشق بودم به نگاه تو ای دلبر
به اون دو چشم سیاه تو ای دلبر
به اون دو چشم سیاه تو ای دلبر

عاشق بودم به نگاه تو ای دلبر
عاشق بودم به نگاه تو ای دلبر
به اون دو چشم سیاه تو ای دلبر
به اون دو چشم سیاه تو ای دلبر

زنجیر زلف تو پابند عشقمی که
زنجیر زلف تو پابند عشقمی که
پابند صورت ماه تو ای دلبر
پابند صورت ماه تو ای دلبر

عاشق بودم به نگاه تو ای دلبر
عاشق بودم به نگاه تو ای دلبر
به اون دو چشم سیاه تو ای دلبر
به اون دو چشم سیاه تو ای دلبر



حکمت


همه نقاشی شدیم
با دستای تو مهربون
دوتا رو با هم کشیدی
یکی رو بی همزبون
به یکی نونوایی دادی
به یکی یه لقمه نون
به یکی صد تا نشونه
یکی بی نام و نشون
به یکی قصر طلایی
به یکی گوشهء پارک
یکی دوتا چتر داره
یکی مونده زیر بارون


بالای نقاشیتو دادی به هرکی پول داره
ولی با این همه پول هیچکی محبت نداره
پایین نقاشیتم دورسته پولی ندارن
امّا چهرهء اونا عشقو به یادم میاره
ای خدا کاری بکن از آدمای نقاشیت
یکی هم پیدا بشه بذر محبت بکاره
ای خدا کاری بکن از آدمای نقاشیت
یکی هم پیدا بشه بذر محبت بکاره



بی همتا


دل اگه خونهء غم شد من اگه پریشونم
تا ابد من به یاد عشقت ترانه میخونم
من پُرِ هس نیازم تو نجیب و بی همتا
دیگه از اون نگاه پاکت جدا نمیمونم

دل سادهء اونی که تنها
تو براش بودی تموم دنیا
حالا خونهء غمه تو این شبهــــااا
میدونم همه دلم اسیره
آخه عشق تو مثل کویره
تب تشنگی میمونه تو لبهــــااا

ما همه نسلامون جوونه
دلامون دریا
بیا با هم رها بشیم
از همه این دنیا
دلو از این قفس رها کن
قفس غمهـــــــا
نگو عاشق شدن دروغه
خوابه و رویـــــــااا

دل اگه خونهء غم شد من اگه پریشونم
تا ابد من به یاد عشقت ترانه میخونم
من پُرِ هس نیازم تو نجیب و بی همتا
دیگه از اون نگاه پاکت جدا نمیمونم



دل اگه خونهء غم شد من اگه پریشونم
تا ابد من به یاد عشقت ترانه میخونم
من پُرِ هس نیازم تو نجیب و بی همتا
دیگه از اون نگاه پاکت جدا نمیمونم
دل سادهء اونی که تنها
تو براش بودی تموم دنیا
حالا خونهء غمه تو این شبهــــااا
میدونم همه دلم اسیره
آخه عشق تو مثل کویره
تب تشنگی میمونه تو لبهــــااا

ما همه نسلامون جوونه
دلامون دریا
بیا با هم رها بشیم
از همه این دنیا
دلو از این قفس رها کن
قفس غمهـــــــا
نگو عاشق شدن دروغه
خوابه و رویـــــــااا

دل اگه خونهء غم شد من اگه پریشونم
تا ابد من به یاد عشقت ترانه میخونم
من پُرِ هس نیازم تو نجیب و بی همتا
دیگه از اون نگاه پاکت جدا نمیمونم

یکی از همین روزای گمشده



یکی از همین روزای گم شده
یکی از همین روزای بی نشون
تو همین ثانیه های در بدر
تو همین دقیقه های نیمه جون

تو میای میای به دادم میرسی
تو میای که گریه خوابم نکنه
شب خستگی به رویم نرسه
صبح آینه جوابم نکنـــــه


تو همین شبای بی تو بی سحر
تو میای ستاره در بدر نشه
تو میای آینه آروم بگیره
شب عاشقا با گریه سر نشه
تو که بودنت امید زندگی
تو که دیدنت دلیل بودنه
از تو گفتن اسم و رسم عاشقا
از تو خوندن همهء عشق منه
از تو خوندن همهء عشق منه


عمریه پنجره های خونه رو
به هوای دیدنت وا میکنم
توی نقره ریز اشک و آینه
تو رو گم نکرده پیدا میکنم
تو رو گم نکرده پیدا میکنم


تو همین روزا به دادم میرسی
تو همین روزای بی تو بی نشون
تو همین ثانیه های در بدر
تو همین دقیقه های نیمه جون
تو همین دقیقه های نیمه جون
تو همین دقیقه های نیمه جون


کودکان خیابانی


دو تا چشم بی تکلّف
یه صدای خشک زخمی
یه نگاه بی ستاره
دو تا دست پینه بسته
دو تا پای خرد و خسته
که دیگه رمق نداره

از سر صبح تا دل شب
میپیچه صدای گاری
تو گوش کر خیابون
توی گرما زیر آفتاب
توی سرما زیر بارون
سر چهارراه دور میدون

میخوام از شما بخونم
شما که غریبه هستین
پیش چشم آشناها
از همیشه تا همیشه
دستاتون رو هدیه کردین
به نگاه سرد ماها
میخوام از شما بخونم
شما که غریبه هستین
پیش چشم آشناها
از همیشه تا همیشه
دستاتون رو هدیه کردین
به نگاه سرد ماهااااااااااا ...



پیشتون مثل یه برّه ست
سر به زیر و رام و آروم
دنیا با این همه گرگیش
توی این معرکه میدون
کوچیکه قد یه کوچه
با نهایت بزرگیش

توی مشتاتون اسیره
مثل بازیچهء کوکی
که تو دست این و اونه
اگه مردی مونده باشه
توی بازوی شماهاست
جون هرچی پهلوونه

میخوام از شما بخونم
شما که غریبه هستین
پیش چشم آشناها
از همیشه تا همیشه
دستاتون رو هدیه کردین
به نگاه سرد ماها
میخوام از شما بخونم
شما که غریبه هستین
پیش چشم آشناها
از همیشه تا همیشه
دستاتون رو هدیه کردین
به نگاه سرد ماهااااااااااا ...


کوچیکین امّا بزرگین
هرچی سختیا زیاده
همّت شما بلنده
توی این دوره زمونه
خیلی حرفه که یه بچه
کمر مردی ببنده
دل آسمون میریزه
وقتی لبهاتون میلرزه
امّا گریه رو میخندین
کوچیکین امّا بزرگین
به خود خدا قسم که
شماها یه پارچه مردیـــــــــن

میخوام از شما بخونم
شما که غریبه هستین
پیش چشم آشناها
از همیشه تا همیشه
دستاتون رو هدیه کردین
به نگاه سرد ماها
میخوام از شما بخونم
شما که غریبه هستین
پیش چشم آشناها
از همیشه تا همیشه
دستاتون رو هدیه کردین
به نگاه سرد ماهااا
میخوام از شما بخونم
شما که غریبه هستین
پیش چشم آشناها
از همیشه تا همیشه
دستاتون رو هدیه کردین
به نگاه سرد ماهااا
میخوام از شما بخونم
شما که غریبه هستین
پیش چشم آشناها
از همیشه تا همیشه
دستاتون رو هدیه کردین
به نگاه سرد ماها


ندیم اطلسی ها


آینه از عطر تو لبریز
کوچه از خاطره سرشار
خونه با یاد تو روشن
خونه با خواب تو بیدار

با تو بیداره ستاره
بی تو بی برگه اقاقی
تو نباشی نه درختی
نه گلی می مونه باقی


تو ندیم اطلسیها
تو بهار خونه بودی
پدرم، برای بودن
تو چه عاشقونه بودی

شونه هات پناه گریه
تو هجوم غصه و غم
جاریِ دست تو بوده
روی هرچی زخمه مرهم

مثل شونه هات شکسته
دلم از این همه غربت
بی تو موندن بی تو بودن
واسه من نمیشه عادت


صدای پا



صدای پاتو میشناسم
که مژدهء شکفتنه
یه آشتیه دوبارهء زمونه با دل منه
صدای پات صدا که نیست
ترانهء بهاریه
قدم بزار رو قلب من
که وقت بی قراریه
که وقت بی قراریه

به دست زندگی بده دوباره دست سردمو
رفیق راهمی بذار رو شونه بار دردمو
اگه رفیق راهمی بزن به جاده همسفر
غبار رو از دلم بگیر
سکوت رو از شبم ببر

بگیر سکوت سردمو دوباره با دلم بخون
نفس بده به غربت ترانه های نیمه جون
بیا که بی کسی بره
یکی بشیم کنار هم
بیا که خیلی وقته دل
منو سپرده دست غم


صدای پاتو میشناسم
که مژدهء شکفتنه
یه آشتیه دوبارهء زمونه با دل منه
صدای پات صدا که نیست
ترانهء بهاریه
قدم بزار رو قلب من
که وقت بی قراریه
که وقت بی قراریه

صدای پاتو میشناسم
که مژدهء شکفتنه
یه آشتیه دوبارهء زمونه با دل منه
صدای پات صدا که نیست
ترانهء بهاریه
قدم بزار رو قلب من
که وقت بی قراریه
که وقت بی قراریه

به دست زندگی بده دوباره دست سردمو
رفیق راهمی بذار رو شونه بار دردمو
اگه رفیق راهمی بزن به جاده همسفر
غبار رو از دلم بگیر
سکوت رو از شبم ببر


بگیر سکوت سردمو دوباره با دلم بخون
نفس بده به غربت ترانه های نیمه جون
بیا که بی کسی بره
یکی بشیم کنار هم
بیا که خیلی وقته دل
منو سپرده دست غم


صدای پاتو میشناسم
که مژدهء شکفتنه
یه آشتیه دوبارهء زمونه با دل منه
صدای پات صدا که نیست
ترانهء بهاریه
قدم بزار رو قلب من
که وقت بی قراریه

که وقت بی قراریه


مهر دلبر


کار عاقل نیست در دل مهر دلبر داشتن
جان نگین مُهر مِهر شاخه بی برگ داشتن
از پی سنگین دل نامهربانی روز و شب
بر رخ چون زر نثار گنج گوهر داشتن
چون نگردی گرد معشوقی که روز وصل تو
بر تو زیبد شمع مجلس مهر انور داشتن

یوسف مصری نشسته با تو اندر انجمن
زشت باشد چشم را در نقش آذر داشتن
احمد مرسل نشسته، هی دوا دارد خرد
دل اسیر سیرت بوجهل کافر داشتن
من سلامت خانهء نوح نبی بنمایمت
تا توانی خویشتن را ایمن از شر داشتن


تا سلیمان وار باشد حیدر اندر صدرمان
زشت باشد دیو را بر تارُک افسر داشتن
تا سلیمان وار باشد حیدر اندر صدرمان
زشت باشد دیو را بر تارُک افسر داشتن


کار عاقل نیست در دل مهر دلبر داشتن
جان نگین مُهر مِهر شاخه بی برگ داشتن
از پی سنگین دل نامهربانی روز و شب
بر رخ چون زر نثار گنج گوهر داشتن
چون نگردی گرد معشوقی که روز وصل تو
بر تو زیبد شمع مجلس مهر انور داشتن

بندر عباسی

پشت باغ مولوی
پهلو لولهء هُوی
پشت باغ مولوی
پهلو لولهء هُوی
آدرس خونت شدادن
مه هندم تو نخوی
آدرس خونت شدادن
مه هندم تو نخوی
یارم هندن از سفر
مه که امنینن خبر
یارم هندن از سفر
مه که امنینن خبر
هوای بندر چه گرمن
تبرم بالای کپر
هوای بندر چه گرمن
تبرم بالای کپر



ای یار ای یار یار بالا بدو
ای یار ای یار یار بالا بدو
ای نازنین یار همی حالا بدو
ای نازنین یار همی حالا بدو

گردن غزالی مه گرفتارتوم
گردن غزالی مه گرفتارتوم
جای تو خالی همی حالا بدو
جای تو خالی همی حالا بدو


(صالح آتون)
چشم انتظارن یار
دل بیقرارن یار
پشت ستونن یار
دلش چه خونن یار


چشم انتظارن یار
دل بیقرارن یار
پشت ستونن یار
دلش چه خونن یار


او که نه جارن همیشه, پیک بهارن همیشه

بگه بخونه، تو خونه مونه، شبا ستاره که میشه

چشم انتظارن یار
دل بیقرارن یار
پشت ستونن یار
دلش چه خونن یار

دانلود البوم بوی شرجی





نازتکه


ای عشق تو ایمانم
از عشق تو بیجانم
ای مرهم دردانم
جانانه تو نازتکه
توم گفت که دلنوازی
شه زیور و شهنازی
با ما تو مکن بازی
جانانه تو نازتکه

نازتکه و نازتکه تو به می گدازتکه
نازتکه و نازتکه جانانه تو نازتکه
نازتکه و نازتکه تو به می گدازتکه
نازتکه و نازتکه تا جان گدازتکه
توم گفت که دلم خونن
دیوانه و مجنونن
هر لحظه پریشانن
هر لحظه پریشانن
جانانه تو نازتکه
ای(این) جان گدازتکه

نازتکه و نازتکه تو به می گدازتکه
نازتکه و نازتکه تا جان گدازتکه
نازتکه و نازتکه تو به می گدازتکه
نازتکه و نازتکه تا جان گدازتکه
ای سرور و سلطانم بین ناله پنهانم
ای سرور و سلطانم بین ناله پنهانم
ای(این) دیده ی گریانم ای(این) دیده ی گریانم


از بس که تو نازتکه تا جان گدازتکه
از بس که تو نازتکه ای(این) جان گدازتکه

نازتکه و نازتکه تو به می گدازتکه
نازتکه و نازتکه جانانه تو نازتکه
نازتکه و نازتکه تو به می گدازتکه
نازتکه و نازتکه تا جان گدازتکه

ای سرور و سلطانم بین ناله پنهانم
ای سرور و سلطانم بین ناله پنهانم
ای(این) دیده ی گریانم ای(این) دیده ی گریانم


از بس که تو نازتکه تا جان گدازتکه
از بس که تو نازتکه ای(این) جان گدازتکه (2)



نازتکه و نازتکه تو به می گدازتکه
نازتکه و نازتکه تا جان گدازتکه

نازتکه و نازتکه تو به می گدازتکه
نازتکه و نازتکه جانانه تو نازتکه
نازتکه و نازتکه تو به می گدازتکه

نازتکه و نازتکه تا جان گدازتکه


تو رفتی


تو رفتی و دل من شب دلواپسی شد
تو بهت تلخ غربت اسیر بیکسی شد
تو با حس غرورت منو درهم شکستی
مث یه بغض سنگین توی صدام نشستی

بعد تو گریه هامو برای کی بخونم
تو جاده چش به راه چه کس باید بمونم
واسه من زنده بودن دیگه معنا نداره
شب دلتنگی من طعم فردا نداره

تو رفتی از غم تو شده ابری حواسم


من از بی تکیه گاهی همیشه می هراسم
دلم تنگه برای روزای با تو بودن
نمی دونی چه سخته تو غربت ذل سپردن

تو رفتی و دل من شب دلواپسی شد
تو بهت تلخ غربت اسیر بیکسی شد
تو با حس غرورت منو درهم شکستی
مث یه بغض سنگین توی صدام نشستی



زلف رها


زلف رها در بادت آخر داد بر بادم
لایق نبودم بندگی را کردی آزادم
بردم شکایت از تو پیش مستی چشمت
لب وا نکرد اما صدای سرمه بنیادم

در هر کجا باشی فراموشت نخواهم کرد
گفتی و در آغوش چشمت بردی از یادم
خواهد شنید آخر تو میگفتی دلا دیدی
پشت در بی اعتنایی ماند فریادم


یک روز چون زنجیر بر پای من افتادی
یک عمر همچون سایه بر پای تو افتادم

زلف رها در بادت آخر داد بر بادم
لایق نبودم بندگی را کردی آزادم
بردم شکایت از تو پیش مستی چشمت
لب وا نکرد اما صدای سرمه بنیادم



ستاره


ستاره بود ، غزل بود
ترانه بود و تو بودی
هزار حادثه ، اما
بهانه بود و تو بودی

تو بودی و شب قصه
تو بودی و تب پرواز
هزار آینه فریاد
هزار پنجره آواز

شب از تو شعر دوباره
شب از تو باغ ستاره
به اعتبار تو روشن
من و چراغ ستاره

حضورم از تو همیشه
سکوتم از تو صدا بود
تو آسمون ترانه

[

پرنده بود و رها بود

گذشتی از شب قصه
گذشتی از شب آواز
نه از ستاره شنیدی
نه گفتی از تب پرواز

نه گفتی از شب گریه
نه گفتی از منِ بی تو
در این حضور خیالی
چگونه ماندنِ بی تو

ستاره بود غزل بود
غزل نبود و تو بودی
تویی که از تو نوشتی
تویی که از تو سرودی

نازتکه بی کلام



بوی شرجی


اهل باران،اهل دریا
اهل اندوه غروبیم
از دیار شعروشرجی
ازکویروازجنوبیم

از کویر صاف وساده
ازجنوب خردوخسته
سرو آزادی تکیده
بال پروازی شکسته

خسته ایم اما نه خاموش
شاعر دریاودردیم
مرد مردستان بندر
مردمیدان نبردیم

روز عشق وآتش وخون


مردی مردانه ماییم
بادل خسته دلیریم
بالب بسته صداییم

اهل خاک تشنه اما
دل به دل دریاترینیم
باصداقت همصداییم
باسخاوت همنشینیم

همنشین ماه ودریا
هم هوای بوی شرجی
شروه خوان بغض بندر
آشنای بوی شرجی


غصه


از غصه آروم امنینن
از شادی امید امنینن
ای دنیا مثل زندونن
تا هُندی مُندِن اینینن
اَ صبا خبر امنینن
تا صبا آروم امنینن
تو چشمات شادی اُمدیدَه
تو حرفات امید امدیده
از باغ خرم چشمات
با چشات قصه اُمچیده
اَ صبا خبر امنینن
تا صبا آروم امنینن
تو گلدون جای گل خارن
توی دلم جای خوشی بارن
ای زندگی در نبود تو
در دنیا غصه امبارن
اَ صبا خبر امنینن
تا صبا آروم امنینن
ای آسمون بی دلم سنگن
ای دنیا بی مه بی رنگن


اشک طوفان زا


شب کند آغاز گریه چشم خون والای من
می شود چون موج دریا اشک طوفان زای من
ای فلک بر چین کواکب راز خط کهکشان
تا سحر اختر فشاند نرگس مینای من
خنده ی شادی دلم بایم کسی هر گز ندید
خون دل بودم آهی جرعه ی زهرای من
همدمم غم مونسم غم صحبتم غم یار غم
رزق مرزوقم مگر کم بود در دنیای من
از بخار اشک سردم راه سینه بسته شد
آه سردم هم به سختی بگذرد ازنای من


چاره سازی بی نواشم پیش دشمن زرد روی
جوی خون را نم به رویم چشم خون والای من
لالا ا لال اآلاآ
سیر حسنی داشته ام با مصحف رخسار تو
حاصل عشقت بود دنیای من اقوای من
سخت شد پرواز کردن بعد از این دواف عشق
سوختم دار جفا چون شهپر اموای من
من دگر تنها شدم در خط سیر زندگی

باز رفت از دست من زهرای من زهرای من


نقش جمال 


همه جا نقش جمال تو اکه گولم خا
همه جا وهم و خیال تو اکه گولم خا
همه جا جاذبه عشق تو ا که می کشی
او که درتو گوشمت خا که بگه گولم خا
یه روزی توکنج اشک دخت عاشق تومدی
یه روزی تو عمق خشم مرد صادق تومدی
یه روزی هم توی معصومیت اشک یتیم


یه زمونی هم توی دعا رو قایق تومدی
همه جا تویی به بییچه ای که گولم نزدی
مشت تو پیش مه بازن هنو گوام نزدی
همه جا تویی به بییچه ای که گولم نزدی

مشت تو پیش مه بازن هنو گوام نزدی


احمد ثانی


علی ای احمد ثانی
به رجعت بالها وا کن
علی ای مرد دین باز آی
و فتح کل دنیا کن
تمنای وصال تو
همیشه بر زبان جاریست
بیا ای ذوالفقار حق
که خود تنها جهان داری
بیا ای ذوالفقار حق
که خود تنها جهان داری

امین حکمت احمد طلیعه دار علم جان
بیا ای زاده کعبه بیا ای حرمت ایمان
بیا ای آیه رحمت پیام عشق و وصل آور
دراین تاریکی تردید بیا آیین عزل آور
زجا برخیز ای سلطان که اختر خانه ویران شد
قمر در خانه خاموش است و جنگ دیو و انسان شد
زمین از کفر می سوزد سپهر از درد می بارد


بگو دست خداوندی ز رویت پرده بردارد

لا اله الا الله لا اله الا الله
علی ولی الله ............

سپاه آسمان برگیر سلاح عشق را بردار
براق خسته را زین کن
زجانها کینه را بردار
سپاه آسمان برگیر سلاح عشق را بردار
براق خسته را زین کن
زجانها کینه را بردار

علی بنگر شب ما را علی بنگر شب ما را
شب تاریک ویرانی
بیا خورشید عدل افروز بیا خورشید عدل افروز ما
ای جان نورانی


لا اله الا الله لا اله الا الله
علی ولی الله ............


دانلود البوم دوستت دارم


















ضیافت



من خودمم نه خاطره . منظره ام نه پنجره
من یه هوای تازه ام . نه انعکاس هنجره
میخوام سکوت کوچه رو . ترانه بارون بکنم


دلارو به ضیافت ترانه مهمون بکنم
میخوام بگم که این صدا هر چی که هست مال منه
شیشه رخوت شبو سنگ ستاره میشکنه
خونه من همینوراست . پیش شما پیاده ها
هر جا که چشم عاشقی مونده به خط جاده ها
هر جا که چشم عاشقی مونده به خط جاده ها
همنفس این وطنم . همدل دلبستگیاش
همدم دلواپسی و همقدم خستگیاش
بغض ترانه سنگیه . من ولی جنس شیشیه ام
دل رو به غربت نزدم . تیشه نخورده ریشه ام
بغض ترانه سنگیه . من ولی جنس شیشیه ام
دل رو به غربت نزدم . تیشه نخورده ریشه ام
من خودمم نه خاطره . منظره ام نه پنجره
من یه هوای تازه ام . نه انعکاس پنجره
میخوام سکوت کوچه رو . ترانه بارون بکنم


دلارو به ضیافت ترانه مهمون بکنم
میخوام بگم که این صدا هر چی که هست مال منه
شیشه رخوت شبو سنگ ستاره میشکنه
خونه من همینوراست . پیش شما پیاده ها
هر جا که چشم عاشقی مونده به خط جاده ها
هر جا که چشم عاشقی مونده به خط جاده ها
همنفس این وطنم . همدل دلبستگیاش
همدم دلواپسی و همقدم خستگیاش
بغض ترانه سنگیه . من ولی جنس شیشیه ام
دل رو به غربت نزدم . تیشه نخورده ریشه ام
بغض ترانه سنگیه . من ولی جنس شیشیه ام
دل رو به غربت نزدم . تیشه نخورده ریشه ام
تنها دلیل بودنم . خوندن این ترانه هاست
زخم هزار تا خاطره تو دل عاشقانه هاست
تنها دلیل بودنم . خوندن این ترانه هاست

زخم هزار تا خاطره تو دل عاشقانه هاست


وقتی‌ که‌ قلب‌ِ عاشقا به‌ سیم‌ِ آخر می‌زنه‌
 کبوترِ صدای‌ من‌ به‌ آسمون‌ پَر می‌زنه‌
 آسمونم‌ مثل‌ِ یه‌ عکس‌ جا نمی‌گیره‌ توی‌ قاب‌
 وقتی‌ که‌ بارون‌ بزنه‌ تموم‌ می‌شه‌ عمرِ حباب‌




مثل ستاره


مثل ستاره در سایه سار صبح

پابه پای رفتن و نرفتن

مثل ابر که میل به بارش دارد

مثل گل که تشنه ی عطر افشانی ست

ما هم رها شده ایم که این خود اتفاق است

ان لحظه ی سرزدن از خویش


ناصریا


ناصریا تو که تا حالا بدت دیده
از دنیا خوشی ندیده
از همه کس بدت دیده
ناصریا   از نارفیق پشتت خمیده
  از ناروش سینه ات دریده
از همه که  بدت بدت دی بدت دی 
للا للا لا لا لا للا ، للا للا لا لا لا للا ، للا للا لا لا لا ...
عشق تو حقن  ولی دنیا پر ناحقن از همه کس بدت دیده از هیچ کس خوشی ندیده
لا لا
للا للا لا لا لا للا ، للا للا لا لا لا للا ، للا للا لا لا لا ...
تاصریا از عشق دنیا خو بار کو
از هرچه رنگه تو خار کو
به دشمن دونت دراکو
ناصریا از دنیا دلت بریده
سختی با  جون خود خریده
از صبا خود چه دیدم
للا للا لا لا لا للا ، للا للا لا لا لا للا ، للا للا لا لا لا ...
حالا نوبت تو ، حالا یالا تا وقتی که
با من بجنگ تا قوت ته حالا یالا برو زود به

للا للا لا لا لا للا ، للا للا لا لا لا للا ، للا للا لا لا لا ...
للا للا لا لا لا للا ، للا للا لا لا لا للا ، للا للا لا لا لا ...


دوستت دارم


یک بار خواب دیدن تو به تمام عمر می ارزد

پس نگو که رویای دور از دسترس خوش نیست

قبول ندارم

گرچه جسم خسته اس

ولی دل دریاست

تاب و توانش بیش از این هاست

دوستت دارم و تاوانش هرچی باشد- باشد

دوست خواهم داشت بیشتر از دیروز

باکی ندارم

از هیچ کس و هر کس که تو رو دارم



یه رویا 


یه روز از همین روزا روی شب پا میذارم
توی قاب لحظه ها عکس فردا میذارم
تا که خوب خوب بشه زخمای دلواپسی
عشقو مرهم میکنم روی دلها میذارم
تو وجود آدما حس آشنایی هست
مثل حس من و تو . اسمشو ما میذارم
عزم آدما بلند . روح آدما وسیع
عزم آدما بلند . روح آدما وسیع
توی شعرم واسشون . کوه و دریا میذارم
کوه و دریا میذارم...
توی بحت جاده ها . هر جا که دیدنی نیست
چشمامو میبندم و جاش یه رویا میذارم
توی بحت جاده ها . هر جا که دیدنی نیست
چشمامو میبندم و جاش یه رویا میذارم
من مسافر و غریب . اما لبریز یقین
میدونم تو راه عشق همه رو جا میذارم
من مسافر و غریب . اما لبریز یقین
میدونم تو راه عشق همه رو جا میذارم
عزم آدما بلند . روح آدما وسیع
عزم آدما بلند . روح آدما وسیع
توی شعرم واسشون . کوه و دریا میذارم
کوه و دریا میذارم...
توی بحت جاده ها . هر جا که دیدنی نیست
چشمامو میبندم و جاش یه رویا میذارم
توی بحت جاده ها . هر جا که دیدنی نیست
چشمامو میبندم و جاش یه رویا میذارم
من مسافر و غریب . اما لبریز یقین
میدونم تو راه عشق همه رو جا میذارم
من مسافر و غریب . اما لبریز یقین
میدونم تو راه عشق همه رو جا میذارم
یه روز از همین روزا روی شب پا میذارم
توی قاب لحظه ها عکس فردا میذارم
یه روز از همین روزا روی شب پا میذارم
توی قاب لحظه ها عکس فردا میذارم



ساده بگویم


ساده بگویم

نگاه زاده ی علاقه ست

اگر دو چشم روشن عشق به تو نگاه کنند

دیگر تو از آن خود نیستی

زمان می گذرد زمانه نیز هم

کودک می شوی

جوان هستی جوانی نمی کنی  می گذری

پیر می شوی

میمانی  باز هم مثل همیشه در پی گم شده ای هستی که تو هست و نیست

باز در پی آن علاقه ی پنهانی

آن نگاه همیشه تازه هستی

باز آن دو چشم روشن عشق را در غبار بی امان زمان جستجو می کنی

غافل از آن که او دیگر تکه ای از تو شده

سایه ای خوش بر دل تو

 گوشه گوشه ی این دل خراب

سرشار از عطر نگاه توست

عزیز دل



پشت این پنجره ها


پشت این پنجره ها وقتی بارون میباره
وقتی آهسته غروب . تو خونه پا میذاره
وقتی هر لحظه نسیم . توی باغچه ها میاد
توی خاک گلدونا . بذر حسرت میکاره
وقتی شبنم میشینه . رو غبار جاده ها
وقتی هر خاطره ای تورو یادم میاره
وقتی توی آینه . خودمو گم میکنم
میدونم که لحظه هام . رنگ آبی نداره
تازه احساس میکنم که چشام بارونیه
پشت این پنجره ها داره بارون میباره
تازه احساس میکنم که چشام بارونیه
پشت این پنجره ها داره بارون میباره


اسم قشنگ


دلتنگ نیستم نه

ولی میخواهم بگویم

تمام کوچه های این سرزمین عزیز سرشار

عطر نام پاره های تن این میهن مقدس است

کوچه ی گل محمدی

خیابان نازقی

بن بست یاس و گذر یاسمن

محله اقاقی

اما نام برادر من نیست

کم نبودی بی شبنم

که خودت بودی ماه مهربان

شاید به همین خاطر است

هرجا که نیستی و هستم یک بید مجنون به خاک می سپارم که عشق را برای همگان می خواستی

نه برای خود






 مثل روزای بارونی


یه روز دلم گرفته بود . مثل روزای بارونی
از اون هواها که خودت . حال و هواشو میدونی
اگه بشه با واژه ها . حالمو تعریف بکنم
تو هم من و شعر منو با همه حست میخونی
یه حالی داشتم که نگو . یه حالی داشتم که نپرس
یه تیکه از روحمو من . جایی گذاشتم که نپرس
یه جایی که میگردم و دوباره پیداش میکنم
حتی اگه کویر باشه . بهشت دنیاش میکنم
اسم قشنگ شهرمو تو میدونی چی میذارم
دونه دونه . کوچه هاشو به اسمای کی میذارم
آخه تو هم مثل منی . مثل دلای ایرونی
وقتی هوا ابری میشه . حال و هوامو میدونی
وقتی هوا ابری میشه . حال و هوامو میدونی
یه روز دلم گرفته بود . مثل روزای بارونی
از اون هواها که خودت . حال و هواشو میدونی
اگه بشه با واژه ها . حالمو تعریف بکنم
تو هم من و شعر منو با همه حست میخونی
یه حالی داشتم که نگو . یه حالی داشتم که نپرس
یه تیکه از روحمو من . جایی گذاشتم که نپرس
یه جایی که میگردم و دوباره پیداش میکنم
حتی اگه کویر باشه . بهشت دنیاش میکنم



آخرین خدانگه دار


یادم باشد
حرفی نزنم که به کسی بربخورد.
نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد.
راهی نروم که بی راه باشد.
خطی ننویسم که آزار دهد کسی را.
یادم باشد که روز و روزگار خوش است
همه چیز رو به راه و بر وفق مراد است و خوب!
تنها! ... تنها دل ما، دل نیست.
آره!


گریه کردم گریه کردم
اما دردمو نگفتم
تکیه دادم به غرورم
تا دیگه از پا نیفتم

گریه کردم گریه کردم
چه ترانه بی اثر بود
مثه مشت زدن به دیوار
اولین فصل شکستن
آخرین خدانگهدار
من به قله می رسیدم
اگه هم ترانه بودی
صد تا سدو می شکستم

اگه تو بهانه بودی
اگه هم ترانه بودی
اگه تو بهانه بودی
اگه هم ترانه بودی
اگه تو بهانه بودی

گریه کردم گریه کردم
اما دردمو نگفتم

با تو فانوس ترانه
یه چراغ شعله ور بود
لحظه ها چه عاشقانه
قاصدک چه خوش خبر بود
کوچه ها بدون بن بست
آسمون پر از ستاره
شبا گلخونهء خورشید
واژه ها شعر دوباره
واژه ها شعر دوباره
دست تکون دادن آخر
توی اون کوچه ی خلوت
بغض بی وقفه ی آواز
گریه های بی نهایت

گریه کردم گریه کردم
اما دردمو نگفتم
گریه کردم گریه کردم
اما دردمو نگفتم
گریه کردم گریه کردم
گریه کردم گریه کردم

 

سربلند


سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم

سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم

اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگر دل دلیل است آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم

اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگر دل دلیل است آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم

اگر دشنه ی دشمنان گردنیم
اگر خنجر دوستان برده ایم
گواهی بخواهید اینک گواه
همین زخم هایی که نشمرده ایم

دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم

گواهی بخواهید اینک گواه
همین زخم هایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم

 


فاطمه بنت نبی

یا فاطمه‌بنت‌نبى‌، اى‌همدل‌و جان‌و على‌،
اى‌تاج‌نور دنیا، یا زهرا

یا فاطمه‌سرخدا، اى‌گوهرِ تاج‌وفا،
اى‌باشکوه‌، اى‌والا، یا زهرا،

اى‌دخت‌گل‌! اى‌یاسمین‌! اى‌اسوه‌زن‌در زمین‌!
اى‌آسمان‌از تو متین ‌اى‌آسمان‌از تو متین

یا فاطمه‌بنت‌نبى‌! عشق‌محمد با على
غیرت‌حسین‌از شیره‌جان‌تو نوشید شیرخدا تا پاى‌جان‌بهر تو کوشید

شمع‌تو از شیران‌حق‌پروانه‌ها ساخت ‌از زینب‌زهرا نشان‌افسانه‌ها ساخت
مریم‌گل‌آراى‌مسیح‌چون‌ژاله‌تو باغ‌نجابت‌خرم‌از آلاله‌تو
ام‌ابیها! ام‌نور! اى‌بى‌نهایت‌! اى‌مظهر شور و شرف‌شرم‌و شفاعت‌!
حسن‌براى‌عشق‌دین‌مهر تو افروخت ‌حسین‌براى‌حفظ‌دین‌قهر از تو آموخت

یا فاطمه‌! یا فاطمه‌! یا طاهره‌! مطهره‌! اى‌تو صدیقه‌! زکیه‌! ام‌ابیها! زهرا!
یا فاطمه‌! یا فاطمه‌! یا مرضیه‌! یا راضیه‌! اى‌شان‌کوثر مهر تو!

اى‌هر چه‌دریا! زهرا!