ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پر قصه تو شب بلند یلدا
پر گریه برای قصه فردا
پر تشویش مث ابرای سیاهی
پر تردید مث موندن تو دوراهی
اون مسافر تو نبودی همه غربت من بود
اون سفر کرده معصوم همه قسمت من بود
شب و تنهایی و بارون توی این خونه تاریک
بی تو شب گردی و بی سود توی کوچه های باریک
همه چیزم شده حالا این سکوت سرد و سنگین
رفتی و تو قصه ها مرد اون روزای خوب و رنگین
گریه کن ای دیده ی در خون نشسته
ناله سر کن بغض در گلو شکسته
رفته اون که
همدم و همراه من بود
سخته رفتن بی تو با پاهای خسته
وقتی رفتی نبض لحظه
بی صدا شد
قامت من با شکستن آشنا شد
وقتی رفتی در به روی قصه وا شد
قصه ی
غم قصه ای بی انتها شد
کاش میذاشتی سر رو شونم نازنینم
کاش میموندی ای امید آخرینم
هر چی دارم هر چی داشتم
توی این آبی دریا
هر چی موندم هر چی خوندم
واسه دلتنگی دنیا
غصه خوردم ، غصه خوردم
از خودم باز کم آوردم
گریه کردم ، گریه
کردم
دلو بردم غم آوردم
حالا یک لاله ی دیگر
توی دستام زرد و
پرپر
جنسش از حریر و شبنم
پره از واژه ی باور
فصل تنهایی آدم
فصل دل
کندن و رفتن
موسم از خود گذشتن
قرن جنگ دوست و دشمن
هر چی دارم هر چی
داشتم
هر چی دارم هر چی داشتم
توی این آبی دریا
هر چی موندم هر چی خوندم